به گزارش راهبرد معاصر؛ مذاکرات مستقیم ایران و عربستان سعودی به میزبانی و میانجیگری عراق از مهمترین تحولات منطقه غرب آسیا بود که در اواخر فرودین سال 1400 منتشر گردید. گرچه وزارت امور خارجه ایران در ابتدا، بدون تائید یا تکذیب رسمی این خبر گفت که ایران از گفتوگو با عربستان سعودی استقبال میکند؛ اما در ادامه ایرج مسجدی، سفیر ایران در عراق، میانجیگری کشور محل مأموریت خود را در این خصوص تائید نمود.
نکته اینجاست که وضعیت روابط ایران با عربستان سعودی -که بزرگترین کشور همسایه ما نیز محسوب میگردد- آنچنان آمیخته به اختلاف بنیادین است که میتوان گفت در یکی از بدترین وضعیتهای خود در طی دهههای اخیر قرار دارد.
روابط سیاسی ایران و عربستان سعودی با وقوع انقلاب اسلامی به دلایل مختلفی دستخوش فراز و نشیبهای متعددی گردید. سال 1394 آغاز دور جدید از تنشها میان دو کشور بود که به سرعت به اوج رسید. در این سال تحولات بسیاری رخ داد که بر روابط دو کشور تأثیر منفی گذاشت: آغاز جنگ سعودی علیه ملت یمن، وقوع فاجعه منا، اعدام شیخ نمر، عالم شیعه عربستانی و در ادامه حمله به سفارت و کنسولگری سعودی در تهران و مشهد. مجموعه این تحولات، به وقوع اختلافات و تنشهای شدید میان ایران و عربستان منجر شد؛ به نحویکه مقامات دو کشور مواضع شدیداً خصمانهای را علیه یکدیگر بهکار بردند و در نهایت روابط دیپلماتیک دو کشور قطع شد. تحولاتی که تاکنون هزینه سیاسی، اقتصادی، نظامی و انسانی زیادی بههمراه داشته است.
هرچند، پیشتر ایران و عربستان در دو سال گذشته و بهرغم اختلافات و قطع رابطه، در مورد مناسک حج گفتوگو و مذاکراتی را انجام دادند؛ اما اکنون و با میانجیگری عراق، مذاکرات مستقیمی میان دو کشور در مورد موضوعات اختلافی در جریان است و نشانههای مثبت و امیدوارکنندهای نیز از سوی مقامات ایران و عربستان برای کاهش اختلافات دیده میشود. برخی از خبرگزاریها اعلام کردند که دورِ دوم این مذاکرات در روزهای آینده برگزار خواهد شد.
در این میان میتوان گفت که برخی تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی، منجر به تغییر رفتار سعودیها نسبت به ایران و کاهش سیاستهای ستیزهجویانه آنان در قبال تهران و آمدن عربستان به میز گفتوگو با ایران شده است.
تغییر دولت آمریکا و رویکرد دولت جدید در کاخ سفید میتواند یکی از مؤلفههای تغییر سیاست خارجی سعودیها در غرب آسیا باشد. از سوی دیگر سعودیها که با یک بودجه نظامی هنگفت نتوانستند در این جنگ یمن پیروز شوند و علاوه بر آن در حفاظت از خاک خود نیز ناکام ماندند، دیگر نمیتوانند به جنگ یمن ادامه دهند. عملیاتهای موفقیتآمیز جنبش انصارالله یمن در حمله موشکی به مواضع عربستان سعودی و اظهارات «جو بایدن» رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده در خصوص تعلیق حمایت از عربستان در جنگ یمن، از اصلیترین دلایل ابراز تمایل عربستان به گفتوگو با ایران بهعنوان کشور تأثیرگذار بر تحولات منطقه است.
از طرف دیگر کشوری نظیر عربستان سعودی در سالهای اخیر و در راستای برافروختن آتش جنگ علیه ایران تلاش مضاعفی کرده است و بهخوبی متوجه قدرت بالای بازدارندگی نظامی و موشکی ایران شده است. عربستان این نکته را متوجه شده است که تهران در مقابله با هر تجاوزی علیه خود آماده هست و هر نوع درگیری با ایران به مرزهای ایران محدود نخواهد ماند و عربستان و هر کشوری که میزبان حملات احتمالی به ایران باشد، در تیررس موشکی ایران قرار دارد. لذا بدون شک، قدرت بازدارندگی ایران موجب شده است تا سعودیها پیامد و هزینههای هرگونه اقدام نظامی علیه تهران را محاسبه نمایند. در سوی دیگر، اذعان دولتمردان جدید آمریکا به شکست فشار حداکثری علیه ایران و اظهارنظر صریح جو بایدن در موضوع پایان حمایت آمریکا از عربستان در جنگ یمن، در کنار به نتیجه نرسیدن ائتلافهای ضد ایرانی نظیر طرح موسوم به ناتوی عربی و شکست عربستان در جنگ یمن –تا جایی که این کشور عمق خاک خود را در معرض موشکها و پهپادهای انتحاری حوثیها میبیند-، باعث تجدیدنظر ریاض در سیاست تهاجمی قبلی خود در قبال تهران و اتخاذ سیاست تنشزدایی و گفتوگو با ایران هستند.
تقویت راهحل دیپلماسی برای مشکلات میان ایران و عربستان، این نوید را میدهد که امکان تفاهم دو کشور برای کاهش اختلافات و تنشزدایی در موضوعاتی مورد بحث وجود دارد.
گرچه عربستان پیشتر و در یک سال و نیم گذشته نیز متمایل به تنشزدایی با ایران بوده و شخص محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی بهطورجدی به فکر گشودن کانال گفتوگو با ایران بود؛ ولی بهنظر میرسد که دولت ترامپ اجازه مانور به عربستان نداده بود. با این حال، مذاکرات دو کشور در عراق، مصداقی عینی براین موضوع است که عربستان سعودی به دنبال کاهش تنش با ایران است. در هفتههای گذشته از دامنه اظهارات تند و مناقشهبرانگیز از سوی مقامات سعودی کاسته شده است. این تغییر مشی، در خط خبری رسانههای وابسته به سعودی هم مشهود است و کمتر سیاست دشنامگویی و حمله به ایران را دنبال میکنند.
باید دقت داشت که دو کشور ایران و عربستان سعودی بهرغم تفاوتهای ایدئولوژیک و اختلافات عمیق، باید با حفظ حقوق و توجه به منافع خود، بهنوعی به یک تعامل و توافق برای حل مشکلات و اختلافات برسند. از جهتی نیز دو کشور باید به این موضوع مهم دقت نمایند که رژیم صهیونیستی بههیچوجه از تعامل، ارتباط و آشتی ایران و عربستان سعودی خشنود نخواهند شد، چراکه این رژیم، بیشترین سود را از وجود اختلافات و درگیری در جهان اسلام و بهویژه میان این دو کشور بزرگ اسلامی ایران و عربستان میبرد.
هرچند بعید به نظر میرسد که گفتوگوی موفقیتآمیز سعودی و ایرانی به تنهایی پتانسیل به پایان رساندن درگیریهای فعلی را داشته باشد؛ اما حداقل میتواند از شدت درگیریها و اختلافات بکاهد و چشمانداز صلح در منطقه را بهبود ببخشد. از طرفی نیز در صورت تفاهم بین ریاض و تهران، گشایشهای زیادی در برخی پروندههای منطقهای و بینالمللی ازجمله موضوع یمن رخ خواهد داد که به نفع منطقه و جهان اسلام است.
درمجموع باید دانست که داشتن رابطه حسنه و دوستانه با کشور بااهمیتی چون عربستان، ضمن تامین منافع هر دو کشور، باعث تقویت مواضع ایران در مذاکرات برجام خواهد شد. در انتها باید توجه داشت که در علم سیاست و روابط بینالملل چیزی به نام غیرممکن وجود ندارد و تنها چیزی که غیرممکن است، ادامه خصومت و دشمنی دو کشور همسایه و مسلمان است.